۱۳۹۲ شهریور ۵, سه‌شنبه

قصه پر غصه بیماران در مسیر داروخانه و مطب در ایران _دفتر چه های بیمه بی خاصیت شده اند

قصه پر غصه بیماران در مسیر داروخانه و مطب/ دفترچه های بیمه بی خاصیت شده اند

این روزها افزایش پی درپی قیمت دارو و چتر ناقص خدمات تامین اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان درد بیماران مشهدی را دو چندان کرده دفترچه های بیمه تامین اجتماعی نیز انگار بی خاصیت شده اند این حقیقتی است که این روزها در داروخانه ها و مطب پزشکان به وضوح دیده می شود.
 
به گزارش خبرنگار مهر، این قصه فقط به دارو ختم نمی شود زیرا بیمه شدگان تامین اجتماعی  باید بخش عمده هزینه درمان خود را از ویزیت پزشکان گرفته تا هزینه های آزمایشگاهی را از جیب خود پرداختند .
اینجا جای سوزن انداختن هم نیست
چشمم که به پله ها می افتد حسابی حالم گرفته می شود، خانواده ای مریض  خود  را با برنکارد از پله های ساختمان پزشکان بالا می برند.
می مانم که چرا مسئولان از نظام پزشکی گرفته تا وزارت عریض و طویل بهداشت اجازه تاسیس مطب ها را در ساختمانهای را می دهد که نه آسانسور دارد و نه سالن انتظار و خیلی چیزهای دیگر. فکرش را بکنید یک بیمارسالخورده  بد حال چگونه باید 50 پله را بالا بیاید.
وارد مطب که می شوم به قولی جای سوزن انداختن هم نیست؛ عده ای نشسته اند، عده ای آنهم در اتاق چند متری ایستاده اند.
آقای منشی به شیوه 100 سال قبل اسم ها  را از روی دفترچه ای رنگ و رو رفته می خواند.
آقای ... نوبت شماست،25  هزار تومان پرداخت کنید و بیمار خوشحال از این که دفترچه بیمه تامین اجتماعی دارد 20 هزار تومان می دهد و سرفه کنان به اتاق آقای دکتر می رود.
ذهن کنجکاوم بیماران را می شمارد: یک، دو، سه، چهار ... چیزی در حدود 30 نفر در صفند و این یعنی 750 هزار تومان.
در مدتی که آنجا هستم حدود 20 نفر بنا به تشخیص آقای دکتر باید تست ... را بدهند که در اتاقی در همان مطب مخصوص این کار پیش بینی شده است و این یعنی پرداخت 28 هزار تومان والبته  560 هزار تومان درآمد احتمالی مطب.
یک ساعت بعد نوبت من می شود، با خود فکر می کنم که اقای دکتر پس ویزیت این همه بیمار حالی برای حرف زدن با من دارد.
20 هزار تومان ناقابل تقدیم منشی می کنم و وارد مطب می شوم. آرامش آقای دکتر مثال زدنی است، اثر از خستگی در چشمان دکتر نمی بینم.
از من علت مراجعه ام را می پرسد و بعد شروع به معاینه می کند و می گوید: شما نیاز به تست دارید و باید به اتاق بغل بروید.
تشکر می کنم و یک راست سرم را پایین می اندازم تا به اتاق بغل بروم، اما منشی سد راه می شود و می گوید لطفا 28 هزار تومان پرداخت کنید.
بیمه قبول نمی کنم لطفا پول نقد
 ژستی می گیرم و با افتخار دفترچه بیمه را نشان او می دهم اما چند لحظه بعد منشی آب سردی روی دستم می ریزد و می گوید: شرمنده بیمه قبول نمی کنم لطفا پول نقد.
28 هزار تومان را می دهم و در حالیکه پرستار شلنگی را بر دهانم فرو می کند به این فکر می کنم که این تعرفه 28 هزار تومانی را چه کسی تعیین کرده، کاش شورای رقابتی و یا سازمان حمایتی وجود داشت این نرخ ها را هم کنترلی می کرد.
در همین فکرها هستم که پرستار جیغی می کشد و می گوید آقا چرا شلنگ را سفت فشار داده اید. خوب حق هم داشت اما نمی دانست برای من که همه چیز را با خط کش اقتصاد اندازه می گیرم 28 هزار تومان برای دستگاهی کوچکی شبیه دستگاه نوار قلب کمی زیاد به نظر می رسید.
از اتاق که بیرون می آیم شاهد جر و بحث یک بیمار سالخورده که گویا از شهرستان آمده بود، می شوم.
بیمار می گفت:  پول تست را ندارم می شود تست را بگیرید، قول می دهم  فردا پول را بیاورم  و منشی که انگار مرغ یک پا دارد می گفت نه! و چقدر برای پیر مرد سخت بود قرض گرفتن چند تا هزاری مچاله شده از همراهی که گویا فاملیش در شهر بود.
نیم ساعتی صبر می کنم تا اجازه ورود  به اتاق اقای دکتر را پیدا کنم. آقای دکتر با دیدن تست بلافاصله چند قلم دارو را می نویسد و می گوید خوش آمدید و من هم که حسابی تعجب کرده ام بنا به آموزه های خبرنگاری و البته با چاشنی چند شوخی او را سوال پیچ می کنم.
چرا این بیماری ایجاد شده؟ باید پرهیز داشته باشم ؟ بیماری ام مصری است و دکتر با صبر پاسخ می دهد اما کوتاه !
راستی که یادش بخیر دکترهای قدیم یک ساعت با آدم حرف می زدند از سابقه بیماری تا هزار چیز دیگر.
دفترچه های بیمه چرا چاپ می شود
از مطب بیرون می آیم چهره های جدیدی را می بینم، باز ذهنم  گل می کند و به عدد 10 بیمار یعنی 250 هزار تومان درآمد دیگر می رسم اما گویا دکتر خسته نیست. خب درس خوانده حقش هست اما نمی دانم چرا بعضی ها که درس هم خوانده اند روزی 50 هزار تومان هم در آمد ندارند.
و اینجاست که محاسباتم نشان می دهد سطح در آمدهای خیلی های از مردم جامعه با تعرفه های پزشکی همخوانی لازم را ندارد.
این واقعیت زمانی برایم عینی تر می شود که مجبورم برای داروهایم 42 هزار تومان پرداخت کنم آن هم در حالیکه بیمه فقط 5 هزار تومان نسخه 47 هزار تومانی را پوشش داده است و این یعنی دفترچه های بی خاصیت بیمه که نمی دانم اصلا چرا چاپ می شود.
مگر می شود برای ویزیت، تست، دارو چیزی حدود 100 هزار تومان هزینه شود اما بیمه فقط 10 هزار تومان آن را پرداخت کند و این نه درد من خبرنگار که قصه پر غصه هزاران بیماری است که در مطب پزشکان، داروخانه ها و بیمارستانهای کلان شهر مشهد و البته در زیر سایه چتر فراگیر بیمه ها پولی برای درمان بیماری خود ندارند.
........................
گزارش: امیر پرورش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر