۱۳۹۲ شهریور ۷, پنجشنبه

پرده بکارت _اپارتاید جنسی در ایران

اخیرا یکی از "فاطمه زهراهای" جمهوری اسلامی در مصاحبه ای ویدیوئی در وصف "پرده بکارت" چنین گفته است:
پرده بکارت یعنی اینکه دختر باکره باشد. این پرده پرده ایست و در واقع حائلی است مقابل فرج زن که نشانه حرمت، شخصیت، عفیف بودن و نجیب بودن و پاکدامنی است. وی ادامه میدهد که اگر آقائی دختری ر ا میگیرد به شرط باکره بودن است شرطی که یعنی قبلا پرده از بین نرفته باشد. و اگر مانعی مقابل فرج وی نباشد شاید این دختر سالم و درستی نباشد.
بعد از شنیدن سخنان مضحک و عقب مانده این خانم و اینکه ما در چه دوره و قرنی زندگی میکنیم تصمیم گرفتم که از هدف اصلی این تبلیغات در رسانه های جمهوری اسلامی صحبت کنم. آنچه که این قارقارکهای ارتجاع اسلامی برایش تلاش میکنند مقابله با حق و اختیار مستقل زنان بر زندگی و تمایلات شخصی خود میباشد .
اما در این شرایط سختی که بر زندگی مردم در ایران حاکم است ضرورت این بحثها چیست؟ چطور در این شرایط اقتصادی بد مردم و اختناق حاکم بر جامعه، ایشان متوجه اهمیت والای پرده بکارت شده اند؟ مگر این جارچیان و ملاهای مرتجع این نظام نیستند که با تلاش بسیارسعی دارند که صیغه را برای خاص و عام ، پیر و جوان ، دانش آموز و دانشجو و بطور کلی برای همگان جا بیاندازند. صیغه که در واقع یک رابطه جنسی یک ساعته تا چند ساله میباشد. صیغه وصلت و آغاز یک زندگی عادی و طبیعی نیست. آیا آنها نگران هزاران " پرده های بکارت" برباد رفته در این رابطه نخواهند شد؟ اگر احیانا دختری بعد از این رابطه بخواهد بقول این خانم به ازدواج پاکی تن دهد چکونه باید با این "بی پردگی" خود برخورد کند؟
انگار که هر پدیده زمانیکه کلاه شرعی ملایان و قاریان نظام جمهوری اسلامی روی آن گذاشته شود به خلاف خود تبدیل میشود . مگر انسانها برابر زاده نمیشوند؟ مگر زن و مرد هر دو کودکانی بی آلایش و برابر نیستند که رسم و رسوم و بخصوص قید و بندهای مذهبی آنان را مختلف ارزیابی میکند؟ من از این خانم میپرسم که چطور ایشان حتی بخاطر زن بودن خودش هم که شده است فغان از چند همسری برای مردان در قوانین و فرهنگ اسلامی نمیکند؟ آیا این ناپاکی و ناسلامتی نیست؟ سوال دیگر من از مرتجعین چون این خانم این است که بالاخره "پرده بکارت" نزد مردان کجاست؟ آیا یک مرد یک انسان نیست و نباید پاک و سالم باشد؟
آیا در پروسه پیدایش پرده بکارت که از نظر علمی بیشتر برای محافظت کودک دختر از بیماریها است چه عواملی بوده است که این غشا ناقابل را بصورت یک تابو و معیار نجابت و عفافت در آورده است؟
اخیرا ما شاهد تبلیغات تجارتی هم بوده ایم که" چین" پرده بکارت یک بار مصرف تولید کرده است . مباحث زیادی در بسیاری از کشورهای اسلام زده پیرامون تجارت این "پرده یک بار مصرف" در دنیای تجارت صورت گرفت که من از نتایج آن اطلاعی ندارم. این که بالاخره کدام کشور اسلام زده رضایت به واردات آن کرده است من اطلاعات درستی ندارم که در اختیارتان بگذارم. آنچه که آشکار است این است که وجود نظامهای اسلامی ضد زن و مرد سالار در ایران و کشورهای مشابه است که باعث میشود که نبوغ "چین" گل کند و دست به چنین اختراعاتی بزند.
تضاد دیگر این است که ما اخیرا شاهد این بوده ایم که ملایان حقه باز جمهوری اسلامی رضایت به دوختن پرده بکارت داده اند و این عمل را خلاف شرع نمیدانند. با این اطلاعات و حقایق و رویدادهای دیگر که در این نوشته نمی گنجد ما متوجه تضاد بزرگی در همین فرهنگ اسلامی خواهیم شد. فرهنگ اسلامی خود اشاعه دهنده صیغه و عامل تن فروشی هزاران زن و دختر بخاطر فقر است و با رشد این پدیده هم ضدیتی ندارد. آنچه این نظام ضد زن را میترساند رشد یک جنبش رادیکال و برابری طلب توسط زنان است که دست مذهب را از زندگی زنان کوتاه خواهد کرد. این وحشت بزرگ جمهوری اسلامی در ایران است.
در واقع این پرده "پرده بکارت" بمثابه مثله کردن (ختنه) زنان است که قصد، ناقص کردن آلت جنسی زنان است که نتوانند از تمایلات جنسی خود لذت ببرند. این پرده مثل هزاران پرده های دیگر در این آپارتاید جنسی است که تلاش به جدا کردن زنان از مردان و بگوشه نشاندن آنان را دارد. پرده های آپارتاید جنسی در دانشگاها، اتوبوسها، پارکها، محل کار و هدفش بزیر کشیدن زنان در جامعه و نادیدنی کردن آنان است. هدف همگی کنترل زنان است. هدف از این خرافات و اراجیف اشاعه فرهنگی است که مدرنیسم و پیشرفت در زندگی زنان را مانع شود و از آن پدیده بدی بسازد . فرهنگی که از زنان مدرن و پیشرو قربانی بگیرد ودر بسیاری از موارد، مردان فامیل را عامل این سرکوبها کند. تا بحال تابوی "پرده بکارت "کم قربانی نگرفته است و زنان را به کشتن نداده است.
هدف، کنترل زنان و سرکوب زنان برای بدست گرفتن اختیار زندگی خود است، زیرا اگر زنان به آن اختیار برسند دیگر اثری از فرهنگ مردسالار، مذهب و بخصوص اسلام و خرافات ضد زن آن نخواهد بود؟ پیامد این است که در ایران نیمی از مردم را براحتی و بخصوص از طریق اشاعه خرافات و نفاق بین مردم و خانواده ها و متعاقبا از طریق عملی کردن قوانین ضد زن برای دفاع از این فرهنگ، بزعم خود به سکوت و اطاعت وادارند. جای تاسف بسیار برای این زنان الگو گرفته از فاطمه زهراهای جمهوری اسلامی است که چیزی جز عروسکهای خیمه شب بازی در نظام ضد زن و مردسالار جمهوری اسلامی نیستند. همه این داستان و خرافات تزریق خون به کالبد نیمه جان اسلام سیاسی است و وحشت اصلی ترس از ناپاکی عروسان نیست بلکه ترس از پیروزی یک انقلاب زنانه در ایران است.
انقلابی که با به حقیقت پیوستنش در واقع |"پرده های بکارت " این نظام آپارتاید جنسی را محو و نابود خواهد شد.*
منتشر شده در زن آزاد شماره 7
https://www.balatarin.com/permlink/2013/8/26/3385278

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر