۱۳۹۲ تیر ۳۰, یکشنبه

حرفهای یک دختر ایرانی

حرفهای یک دختر ایرانی

ما زنان ایرانی از کشوری امده ایم که در ان قرنها زن را منکوب کرده اند کشوری که در ان اسلام و فرهنگهای عقب مانده وضد زن چرخیده و رنگ خود را به همه چیز زده است ما زنان از سرزمین خون و ناموس وقتل ناموسی و سنگسار می اییم من یک زنم زنی که در ایران در دوران کودکی به او یاد میدادند که بدنش کثیف است و باید اندامهای بدنش را مخفی کند به او یاد میدادند که از خودش نفرت داشته باشد و در دوران مادرهایمان که دوران خمینی و دایناسور های اسلامی بود زن بودن مایه ننگ و باعث و بانی مجازاتهای اسلامی بود اگر رنگی در لباست و در گونه هایت میدیدند شلاق می زدند و هنوز هم این وحشی گری اسلامی ادامه دارد اگر زن باشی و شاد باشی وبه تن و بدن خودت احترام بگذاری به اسم بی ناموسی و بی عفتی ترا سنگباران میکنند ما از چنین کشوری می اییم با خیلی از روشنفکران و طرفداران جنبش اسلامی و زنان و مردان ملی اسلامی که هنوز هم به اسلام و به این قوانین و سنتهای کثیف احترام می گذارند و هنوز هم زیر عبای ملا ها قائم میشوند وهنوز هم زن را با حجب و حیا و سر به زیر دوست دارند ما زنان در ایران به ویژه ما نسل جوان در این کشور بپاخاستیم و از دنیا و از زندگی و از مواهب و نعمتها و از احترام به خود همه چیز را خواستیم ما انسانیم ما زنیم و دیگر اجازه ندهیم مشتی اخوند و ارواح کثیف از گور برخاسته در مورد جایگاه و موقعیت ما فلسفه بافی کنند و در عمل ما را برده و کنیز و هیچ چیز بنگارند اسلام و جنبش اسلامی زن را برده مردان و وسیله تمتع جنسی و زن را نعمتی از سوی خدا که خود او نیز مرد است برای مردان در نظر میگیرند و این جنبش واین ایدئولوژی در مبارزات ما در ایران به شکست انجامیده و دیر نیست روزی که این حکومت سراپا فساد و جنایت و زن ستیز و انسان ستیز را سرنگون کنیم و بعد از سرنگون کردن این دستگاه جنایت و ظلم و سنگسار وچوبه دار همگان خواهند دید که در جامعه ایران چه ظرفیتی در دفاع از انسانیت ئ ازادمنشی و احترام به زن و احترام به حقوق انسانی فشرده شده است فقط باید شجاعت داشت فقط باید صف جنبش ملی اسلامی وروشنفکران مدافع خمینی را کنار زدتا درودی دیگر بدرود



خاطره لطفی شیخانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر