۱۳۹۲ اسفند ۶, سه‌شنبه

بکارت زنان در ایران

to javanan.tamas
می خواهم نگاهی به عرف جامعه ایران بیاندازم در واقع عرف یک نگاه سنتی به مسائل زندگی انسانها در جامعه می باشد که به درازای تاریخ در بطن ان جامعه جایگاهی خاص دارد و در بعضی از موارد عرف جامعه قوی تر از قانون عمل می کند یکی از این موارد در مورد مسئله بکارت زنان در جامعه ایران می باشد یعنی هنوز تعریف اکثریت مردم از یک دختر خوب ونجیب دست نخوردگی اوست با وجود اینکه در جامعه امروزی ایران روابط پیش از   ازدواج به خصوص برای مردان در حال فرو ریختن است اما تناقض این جاست به محض این که پای ازدواج به میان می اید بکارت زن مهم می شود و بسیاری از افراد تحصیلکرده و روشنفکر جامعه ایران امروزی می گویند پرده بکارت برایشان موضوعی بی اهمیت است اما در عمل حاضر نیستند که با دختران غیر باکره ازدوج کنند وقتی بعضی از این افراد که حاضر به ازدواج با این دختران می شوند به این موضوع به عنوان یک امتیاز برای اینده    خودنگاه می کنند تا هر وقت بخواهند از ان علیه زن استفاده کنند و با وجود مقررات سخت اسلامی که توسط دولت ایران بر روابط دو جنس مخالف پیش از ازدواج اعمال می شود که تمامی این قوانین بر مبنای احکام زن ستیزانه اسلامی تعیین شده است که همچون زنجیر های محکمی ست برای به استسمار کشیدن هر چه بیشتر زنان در جامعه ایران می باشد و در کنار این قوانین ضد بشری حکومتی پا فشاری احمقانه ای را از طرف جامعه مذهبی ایران می بینیم که شخصی ترین عضو و اندام جنسی زنان را به گروگان گرفته اند و می گویند این نجابت است و زنان فقط زندانبان هستند که دیکران باید درباره شخصی ترین مسئله زنان تصمیم بگیرند البته قرنهاست که مذهب وجامعه مرد سالار ایران برای زنان تصمیم گرفته اند و زنان فقط اجرا کرده اند و رسوم و خرافات را پاس داشته اند به راستی چرا در واقع جامعه مرد سالار ایران به این ترتیب زن را با تمام وجود دست نخورده اش منظم به خود کند و زنان به مثابه ملک شخصی  یا دارایی برای مردان محسوب شوند و این یک نوع بردگی تاریخی و تبعیض جنسیتی می باشد ایا تا به حال جامعه سنتی و اسلامی ایران از خود پرسیده بکارت مردان چگونه مشخص می شود البته نه چون جامعه مرد سالار ایران ضرورتی در این تشخیص نمی بیند یا شاید مطابق عصر حجر فکر می کنند که مرد غریزه دارد و زن هیچ به راستی چه کسی تعیین کرده است که نیاز مرد باید براورده شود ولی برای زن نه وچرا خود زنان جامعه ایران هنوز به این باور برابری جنسیتی نرسیده اندچرا بسیاری از این دختر کان ماجرا جو و در عین حال محبوس در عرف جامعه ایران تن به احمقا نه ترین و تحقیر امیز ترین کار یعنی انجام عمل بکارت تن می دهند در واقع با این عمل دختر کان سرزمینمان تن به یک باکرگی اجباری و به یک بی هویتی انسانی و جنسی می دهند و برای همیشه خود را در قفس عرف و مذهب زندانی کرده اند اما زنان جامعه ایران امروزی برای رهایی باید از درب های پوسیده تعصب و سنت ها و مذاهب نادرست و ترس رد شوند در ابتدا خود زنان باید به این باور برسند که عرف جامعه مثل پوست پوسیده ای است که وقت رد شدن از ان است در واقع با رد شدن از این عرف نادرست جامعه تبعیض جنسیتی و تحقیر جنسیتی از بین خواهد رفت و زمانی که گرایشها ی جنسی با حقوق برابر برای زن و مرد همراه شود نا بهنجاریهای اجتماعی برای زنان ایران کاهش می یابد در واقع زنان ایران باید باکرگی را از مغز هایشان بیرون کنند ان وقت خواهند دید که جامعه مذهبی و مرد سالار ایران امروزی این برابری جنسیتی را خواهد پذیرفت حداقل بیاییم متعصبانه نگاه نکنیم بلکه فکر کنیم _به امید برابریهای جنسیتی در ایران_خاطره لطفی  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر