کاپتان یعقوب ملکی: چه به عنوان افسر در جنگ و چه به عنوان آموزگار در زندان؛همواره در خدمت مردم کشورم بوده ام
فعالان در تبعید: کاپیتان یعقوب ملکی، از فرماندهان سابق نیروی هوایی و استاد دانشگاه که به اتهام ارتباط با دول متخاصم و تلاش بی سرانجام برای کودتا؛ دوران 10 سال حبس خود را در زندان اوین می گذراند، می گوید: “افتخار می کنم که چه به عنوان یک افسر در دوران جنگ و چه به عنوان یک آموزگار در دوران زندان؛ همواره در خدمت مردم کشورم بوده ام.”
دکتر یعقوب ملکی،دانش آموخته کشور آمریکا است که سابقه ۶۳ ماه حضور در جنگ ایران و عراق را در کارنامه خود دارد. وی در سال ۱۳۷۳ به علت اختلاف با برخی فرماندهان نیروی هوایی پیش از موعد بازنشسته شد و اقدام به فعالیتهای فرهنگی و همچنین تدریس در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و برخی شعبات دانشگاه آزاد و دانشگاه علمی کاردبردی کرد، وی هم اکنون در زندان اوین به تدریس زبان انگلیسی به سایر زندانیان مشغول است.
کاپتان یعقوب ملکی کاکلر از زندان اوین، در گفتگو با خبرنگار ” کمپین صلح فعالان در تبعید”، ضمن شرح شکنجه ها و مصائبش در طول دوران زندان میگوید: “دوست دارم مرا و امثال مرا فراموش نکنند و به خانواده های ما علیرغم توهین هایی که شده است و میشود، دلگرمی بدهند.”
گفتگوی کامل کاپتان یعقوب ملکی با ونداد اولاعظیمی را در ادامه دنبال کنید:
سوال: لطفا یک بیوگرافی از خودتان برای خوانندگان ارائه دهید.
یعقوب ملکی کاکلر هستم که در تاریخ 7/3/1334 در ارومیه متولد شدم. سال 1353 به دانشکده خلبانی نیروی هوایی ملحق شدم. قبل از انقلاب جهت ادامه دوره خلبانی به امریکا اعزام شدم و پس از انقلاب با شروع جنگ به ایران بازگشتم و سال 1373 به علت درگیری با رئیس ستاد وقت نیروی هوایی به اجبار با 20 سال خدمت بازنشسته شدم.
سوال: لطفا از سوابق کاری خود در دوران جنگ برای مخاطبان شرح دهید.
در طول جنگ مدت 63 ماه و 17 روز در مناطق عملیاتی در رده های مختلف فرماندهی حضور داشتم و به عنوان رزمنده و ایثارگر دوران جنگ شناخته شدم. هر چند که از جنگ متنفرم اما افتخار می کنم که در دفاع از کشور عزیز و مردم قهرمان ایران به عنوان یک افسر خدمت کردم. هر چند کارشناسان و بازجویان اطلاعات کوچکترین ارزشی به خدمات من قائل نشدند.
سوال: شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی حکم ١٠سال حبس تعزیری به اتهام همکاری با یک دولت متخاصم را برای شما صادر کرده است. این اتهام و این حکم بر چه اساسی بوده استو آیا این اتهام را قبول دارید؟
اتهام را قبول ندارم و هیچوقت اجازه دفاع نداشتم و حتی در این مورد یک سوال هم از من نکرده اند. بازجویی ها تحت شکنجه شدید روحی – روانی و فیزیکی و بی رحمانه بوده و فقط در آن شرایط آنچه کارشناسان دیکته می کردند بایستی نوشته میشد.
این اتهام بی اساس و پوچ و بی معنی به علت انجام آزمون تافل که نمایندگی سازمان ATS را داشتم و در ارومیه بصورت IBT از طریق سازمان مذکور انجام می دادیم. هر چند در کشور سازمان سنجش و پذیرش دانشگاه و موسسات دیگر هم این آزمون را انجام می دادند . لیست آنها را سازمان ATS دارد. برای هیچکس اتهام نبوده و فقط برای من اتهام شده است.
سوال: حدود بیش از یکسال پس از بازداشت شما در تیرماه سال 90 ؛ گزارشها حاکی از شکنجه و فشار زیاد برای شما در زندان ارومیه بود، در این رابطه لطفا توضیح دهید.
من در تاریخ 14/2/89 برای ملاقات پسرم به اداره اطلاعات ارومیه رفتم و به بهانه انجام ملاقات دستگیر شدم که فشارهای روانی از روز اول شروع شد ولی نقطه اوج شکنجه ها از تاریخ 10/3/89 بود که 90 ساعت بی خوابی به همراه سخت ترین شکنجه های روحی – روانی و فیزیکی؛ در ادامه آویزان کردن از سقف و سپس نشستن به تخت سربازی و زدن کابل از کف پاها تا گردن به تمامی بدن، کشیدن موهای سر و صورت و سینه که این شکل کشنده و بی رحمانه، به صورت رسمی برای من 7 بار تکرار شده که شدیدترین آنها در تاریخ 3/7/89 و 4/7/89 و 6/7/89 که کابل و شلاق را در این تاریخ ها پشت سر هم می زدند و تکرار می کردند.
در آخرین مرحله پزشک حاضر در صحنه به علت نارسایی قلب مرا از دست شکنجه گران نجات داد.
به علت این شکنجه ها ناراحتی قلب ، ناشنوایی گوش چپ و نابینایی چشم چپ که چندین بار به بیمارستان فارابی جهت مداوا اعزام شدم ولی به علت عدم اعزام در تاریخ خواسته شده، معالجات بی ثمر ماند. شکستن دندانهایم هم در همین راستا بوده است.
سوال: روند رسیدگی به اتهامات شما در دادگاه به چه صورت بوده است؟ آیا از فرصت دفاع برخوردار بودید؟
فقط یک جلسه رسیدگی در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران بوده که در آن جلسه قاضی مربوطه با دادن وثیقه دستور آزادی من از زندان را صادر کرد. وقتی وثیقه تودیع شد، از آزادی من جلوگیری به عمل آمد. وقتی مجددا به دادگاه رفتم، قاضی مربوطه نامه اداره اطلاعات ارومیه را نشان داد و گفت بنا بر اعلام آنها من قصد کودتای نظامی علیه نظام داشتم و آنها از افسران زیردست من تحقیق می کنند که در صورت آزادی من، تحقیقات دو یا سه ساله آنها بی ثمر خواهد بود.
قرار شد که مرا کارشناسان روبه رو کنند. که آنها نیامدند و این حکم 10 سال بدون محاکمه و سوال و جواب و دفاعیه به من ابلاغ شد.
سوال: اتهام به شما در خصوص همکاری با دولت متخاصم بر اساس چه مستنداتی بوده؟ آیا این اتهام در راستای تصفیه حسابهای سیاسی بوده؟ و آیا با حضور شما در ستاد انتخاباتی آقای موسوی ارتباطی داشته است؟
بله این اتهام کاملا جنبه انتخاباتی داشته. دوستان من می دانند که من عضو فعال کارگذاران سازندگی در استان بودم و در تمامی انتخابات اصلاح طلبان با تشکیل ستاد و امکانات خودم و … غیره تاثیر مثبتی در روزهای انتخابات داشتم که دوستان مسئول در امر انتخابات آگاه هستند.
من شرکت آموزشی معرفت نور پارس را در ثبت شرکت های تهران به ثبت رسانده بودم که یکی از اهداف این شرکت انجام آزمونهای بین المللی می باشد که در سال 1385، اساسنامه شرکت و انجام آزمون تافل GRS از طریق سازمان ATC را به مقامات مسوول استان کتبا گزارش کرده و حتی نماینده آنها نیز در آزمونها نظارت و شرکت کرده بودند. هیچ وقت به من فرصت دفاع و ارائه مدارک ندادند.
سوال: وضعیت جسمانی و روحی شما در حال حاضر در زندان به چه صورت است؟
بعد از تحمل 13 ماه شکنجه در سلولهای انفرادی در ارومیه و تهران به بند 350 اعزام شدم. از بدو ورود اقدام به تشکیل و تدریس زبانهای انگلیسی نمودم. صدها نفر از زندانیانی که آمدند و رفتند و در کلاسهای زبان شرکت میکنند. افتخار من اینست که در خدمت همه زندانیان 350 هستم .
از نظر جسمی شرایط خوبی ندارم. چشم چپ من تقرببا بینایی خود را از دست داده است. و دندانهایم شکسته است. علیرغم درخواست و نظر پزشک هنوز جهت مداوا اعزام نشده ام. ولی از خداوند همیشه طلب صبر کرده و امیدوارم.
سوال: برخورد مسوولان زندان با شما چگونه است؟ آیا حرمت سالها حضور شما در جبهه های جنگ و درجه نظامی شما توسط مسوولان زندان حفظ میشود و یا خیر؟
اصلا و ابدا حرمت حضور من در جبهه جنگ در نظر گرفته نشده است و یکی از ایراداتی که قاضی ناظر بر زندان اوین بر پرونده من گرفته است این بود که چرا از خدمات من در گزارش کار آنها نوشته نشده است.
سوال: پیامی برای مردمی که سالها در دفاع از آنها فداکاری کرده اید؛ دارید؟
دوست دارم مرا و امثال مرا فراموش نکنند و به خانواده های ما علیرغم توهین هایی که شده است و میشود، دلگرمی بدهند و در مقابل ظلم و ستم ، صبور و با تفکر و بدون خون و خونریزی مقاومت کنند. چرا که من همیشه برای دفاع از آنها و کشور و دینم فداکاری خواهم کرد.
اخبار مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر