«جاي سوال اينجاست كه آيا ما امروز همه مسائل جامعه و مشكلات حمل و نقل و ترافيك را حل كرده ايم و تنها دوچرخه سواري خانم ها باقي مانده است كه سراغ اين امر مي رويم؟ امروز همه شاهدند كه وضعيت حجاب در جامعه ما به صورت يك مشكل ضد فرهنگي درآمده و كافي است براي خانم ها دوچرخه سواري را باب كنيم»
«ما درباره استفاده زنان از دوچرخه هاي شهرداري از شوراي انقلاب فرهنگي سه بار استعلام كرديم كه بي پاسخ ماند، اين نهاد متولي فرهنگي است و اين مشكل هم مشكلي فرهنگي است، درباره بخش فني هم متولي فدراسيون است، بايد مقدمات عمومي اش فراهم شود، درباره دادن دوچرخه ما محدوديت نداريم اما مجوز بايد صادر شود. در حال حاضر پارك سرخه حصار و پارك بانوان و چند بوستان براي بانوان پيست دوچرخه سواري دارند»
دوچرخه هاي نارنجي و سبز در كانكس هاي نارنجي در گوشه و كنار خيابان هاي شلوغي كه مركز ازدحام است، چند وقتي است نگاه هر بيننده يي را به خود جلب مي كند، رديف دوچرخه هاي نويي كه مجهز به كلاه و تجهيزات ايمني هستند و خيلي هم نتوانستند در ايجاد فرهنگ دوچرخه سواري تاثيرگذار باشند. گرفتن دوچرخه مصايب خودش را دارد، شايد هر شهروندي كه كانكس ها را مي بيند، دعاي خيري براي شهرداري هم بكند كه به فكر آلودگي هواست و مي خواهد در اين ميان كاري كرده باشد، اما سراغ كانكس دار و متولي دوچرخه ها كه مي رويد با انواع و اقسام شرايط ثبت نام مواجه مي شويد، شرايطي كه حرفي از جنسيت نزده و وقتي متوجه تفكيك جنسيتي اش مي شويد كه آماده ثبت نام شده ايد و با جمله يي دچار حس يخ زدگي مي شويد: «به زنان دوچرخه نمي دهيم.» انگار وقتي مي نويسند شرايط عضويت براي همه افراد بالاي 18 سال آزاد است، از شرايطي عادي حرف مي زنند كه هرگز جنسيت مونث در ميان اين «افراد» نبوده و زنان خودشان بايد بدانند در اين تسهيلات شهري، سهمي ندارند، فقط زماني زنان مي توانند از اين تسهيلات بهره ببرند كه همراه با مردي به كانكس مراجعه كنند و در واقع كسي كه دوچرخه را مي دهد چشمانش را ببندد و خلاف كند و دوچرخه يي را به نام مردي، به زني تحويل دهد.
«ما درباره استفاده زنان از دوچرخه هاي شهرداري از شوراي انقلاب فرهنگي سه بار استعلام كرديم كه بي پاسخ ماند، اين نهاد متولي فرهنگي است و اين مشكل هم مشكلي فرهنگي است، درباره بخش فني هم متولي فدراسيون است، بايد مقدمات عمومي اش فراهم شود، درباره دادن دوچرخه ما محدوديت نداريم اما مجوز بايد صادر شود. در حال حاضر پارك سرخه حصار و پارك بانوان و چند بوستان براي بانوان پيست دوچرخه سواري دارند»
دوچرخه هاي نارنجي و سبز در كانكس هاي نارنجي در گوشه و كنار خيابان هاي شلوغي كه مركز ازدحام است، چند وقتي است نگاه هر بيننده يي را به خود جلب مي كند، رديف دوچرخه هاي نويي كه مجهز به كلاه و تجهيزات ايمني هستند و خيلي هم نتوانستند در ايجاد فرهنگ دوچرخه سواري تاثيرگذار باشند. گرفتن دوچرخه مصايب خودش را دارد، شايد هر شهروندي كه كانكس ها را مي بيند، دعاي خيري براي شهرداري هم بكند كه به فكر آلودگي هواست و مي خواهد در اين ميان كاري كرده باشد، اما سراغ كانكس دار و متولي دوچرخه ها كه مي رويد با انواع و اقسام شرايط ثبت نام مواجه مي شويد، شرايطي كه حرفي از جنسيت نزده و وقتي متوجه تفكيك جنسيتي اش مي شويد كه آماده ثبت نام شده ايد و با جمله يي دچار حس يخ زدگي مي شويد: «به زنان دوچرخه نمي دهيم.» انگار وقتي مي نويسند شرايط عضويت براي همه افراد بالاي 18 سال آزاد است، از شرايطي عادي حرف مي زنند كه هرگز جنسيت مونث در ميان اين «افراد» نبوده و زنان خودشان بايد بدانند در اين تسهيلات شهري، سهمي ندارند، فقط زماني زنان مي توانند از اين تسهيلات بهره ببرند كه همراه با مردي به كانكس مراجعه كنند و در واقع كسي كه دوچرخه را مي دهد چشمانش را ببندد و خلاف كند و دوچرخه يي را به نام مردي، به زني تحويل دهد.
راهنمايي سوول كانكس اين است: «همراه با برادر، همسر يا پدرتان يا هر مرد ديگري بياييد ثبت نام كنيد، بعد خودتان از دوچرخه استفاده كنيد.» در شرايط ثبت نام نوشته اند حداقل سن 15 سال است، تصور اينكه پسربچه يي 15 ساله مي تواند صاحب چند ساعته دوچرخه يي شود و زني هرچند ساله نمي تواند، تصوري تلخ است، آنقدر كه زنان با همه مصيبت هايش ترجيح مي دهند با دوچرخه خود در خيابان ها ظاهر شوند. همان كاري كه برخي زنان در خيابان هاي شلوغ مي كنند و كسي جلودارشان نيست و نمي تواند باشد.
سه بار استعلام كرديم، بي پاسخ ماند
اما رييس سازمان ورزش شهرداري تهران از استعلامي بي پاسخ خبر مي دهد، استعلام از شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه متولي اين بحث است و بايد تاييد نهايي درباره آزاد شدن يا ادامه محدوديت دوچرخه سواري بانوان از سوي آنها اعلام شود. محمد حاج آقامير در اين خصوص به «اعتماد» گفت: «ما درباره استفاده زنان از دوچرخه هاي شهرداري از شوراي انقلاب فرهنگي سه بار استعلام كرديم كه بي پاسخ ماند، اين نهاد متولي فرهنگي است و اين مشكل هم مشكلي فرهنگي است، درباره بخش فني هم متولي فدراسيون است، بايد مقدمات عمومي اش فراهم شود، درباره دادن دوچرخه ما محدوديت نداريم اما مجوز بايد صادر شود. در حال حاضر پارك سرخه حصار و پارك بانوان و چند بوستان براي بانوان پيست دوچرخه سواري دارند.»
او درباره مشكل امنيت نداشته زنان در خيابان ها گفت: «مشكل دوچرخه سواري زنان مشكل امنيت خيابان ها نيست، علتش مشكل فرهنگي است. اگر نهادي بخواهد فشار يا اصراري براي دادن مجوز وارد كند، فدراسيون است كه ما در اين خصوص راهكار هم داده ايم.»
اما روزي، شهردار تهران درباره اعتراض بانوان به استفاده دوچرخه صرفا براي مردان قول هايي داده بود، قول هايي كه شايد در نهايت منجر به طراحي دوچرخه يي كالسكه مانند شده بود و موجبات شادي و فرح مردم را فراهم كرده بود و جز چند بار معدود، هرگز هم در شهر ديده نشد. اما پراكندگي ايستگاه هاي دوچرخه در شهر پراكندگي معقولي ندارد، در برخي خيابان ها با فاصله 200، 300 متري دو كانكس ديده مي شود و در خيلي از خيابان هاي اصلي خبري از يك كانكس نارنجي هم نيست. به گفته رييس ورزش شهرداري، پراكندگي ايستگاه هاي دوچرخه در شهري چون تهران در حال حاضر كمي بيش از 200 ايستگاه است، براي جمعيت 12 ميليوني كه قرار است تا پايان برنامه پنج ساله دوم، تعدادشان به هزار ايستگاه برسد. او از تمركز ايستگاه ها در مناطق 7 و 8 شهري مي گويد: «تمركز ايستگاه ها در مناطق مركزي شهر است اما در مناطق جنوبي به دليل شيب كمتر و مناطق شمالي به دليل شيب بيشتر ايستگاه ها متفاوت است. هر منطقه يي بسته به سطح فعاليت هايش از اين تسهيلات شهري استفاده مي كند.»
اما رييس سازمان ورزش شهرداري تهران از استعلامي بي پاسخ خبر مي دهد، استعلام از شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه متولي اين بحث است و بايد تاييد نهايي درباره آزاد شدن يا ادامه محدوديت دوچرخه سواري بانوان از سوي آنها اعلام شود. محمد حاج آقامير در اين خصوص به «اعتماد» گفت: «ما درباره استفاده زنان از دوچرخه هاي شهرداري از شوراي انقلاب فرهنگي سه بار استعلام كرديم كه بي پاسخ ماند، اين نهاد متولي فرهنگي است و اين مشكل هم مشكلي فرهنگي است، درباره بخش فني هم متولي فدراسيون است، بايد مقدمات عمومي اش فراهم شود، درباره دادن دوچرخه ما محدوديت نداريم اما مجوز بايد صادر شود. در حال حاضر پارك سرخه حصار و پارك بانوان و چند بوستان براي بانوان پيست دوچرخه سواري دارند.»
او درباره مشكل امنيت نداشته زنان در خيابان ها گفت: «مشكل دوچرخه سواري زنان مشكل امنيت خيابان ها نيست، علتش مشكل فرهنگي است. اگر نهادي بخواهد فشار يا اصراري براي دادن مجوز وارد كند، فدراسيون است كه ما در اين خصوص راهكار هم داده ايم.»
اما روزي، شهردار تهران درباره اعتراض بانوان به استفاده دوچرخه صرفا براي مردان قول هايي داده بود، قول هايي كه شايد در نهايت منجر به طراحي دوچرخه يي كالسكه مانند شده بود و موجبات شادي و فرح مردم را فراهم كرده بود و جز چند بار معدود، هرگز هم در شهر ديده نشد. اما پراكندگي ايستگاه هاي دوچرخه در شهر پراكندگي معقولي ندارد، در برخي خيابان ها با فاصله 200، 300 متري دو كانكس ديده مي شود و در خيلي از خيابان هاي اصلي خبري از يك كانكس نارنجي هم نيست. به گفته رييس ورزش شهرداري، پراكندگي ايستگاه هاي دوچرخه در شهري چون تهران در حال حاضر كمي بيش از 200 ايستگاه است، براي جمعيت 12 ميليوني كه قرار است تا پايان برنامه پنج ساله دوم، تعدادشان به هزار ايستگاه برسد. او از تمركز ايستگاه ها در مناطق 7 و 8 شهري مي گويد: «تمركز ايستگاه ها در مناطق مركزي شهر است اما در مناطق جنوبي به دليل شيب كمتر و مناطق شمالي به دليل شيب بيشتر ايستگاه ها متفاوت است. هر منطقه يي بسته به سطح فعاليت هايش از اين تسهيلات شهري استفاده مي كند.»
عضويت سالانه، مشتري ها را مي پراند
گرفتن دوچرخه نيازمند عضويت است، آن هم از نوع سالانه. از شرط هاي عضويت اين است كه اعضا، حداقل 15 سال سن داشته باشند و حداكثر 60 سال. دوچرخه سواران با داشتن مدارك شناسايي اوليه و پرداخت 10هزار تومان كه حق عضويتي سالانه است، مي توانند عضو اين مجموعه شوند و با كارتي كه بعد از چند روز برايشان صادر مي شود، دوچرخه بگيرند. كسي نمي تواند به صورت گذري از كانكس دوچرخه بگيرد و براي يك روز از آن استفاده كند، حاج آقا مير در اين خصوص هم به «اعتماد» پاسخ داد: «اينكه افراد بتوانند به شكل گذري از دوچرخه ها استفاده كنند و نيازمند عضويت و صدور كارت بعد از چند روز نباشد پيشنهادي است كه حتما به آن رسيدگي خواهم كرد.»
اما دوچرخه ها دو نوع اند، نارنجي و سبز. سبزها براي مبتديان است و نارنجي ها دنده يي. كلاه هم از الزامات استفاده از دوچرخه است، دوچرخه ها سبد خريد و قفل هم دارند، چون هرگونه خسارت به دوچرخه بايد پرداخت شود.
احداث اين مجموعه هاي كانكسي و قوانينش مشكلاتي هم دارد، مشكلاتي كه از تفكيك جنسيتي گرفته تا زمان بردن و آوردن دوچرخه ها و حتي الزام براي راندن در مسير ويژه دوچرخه ها. الزامي كه از قانوني حرف مي زند كه خودش، خودش را نقض مي كند، وقتي مسير ويژه دوچرخه در تمام مسيرهاي شهري وجود ندارد، چگونه قانونگذار چنين قانوني را تدوين مي كند.
حداكثر زمان استفاده از دوچرخه شش ساعت است، اعضا در صورت تمايل بايد دوباره به ايستگاه ها مراجعه و زمان خود را تمديد كنند، اين در حالي است كه اگر كارمندي بخواهد از اين دوچرخه ها استفاده كند، بايد مرخصي ساعتي بگيرد و به نزديك ترين ايستگاه مراجعه و تمديد كند. دوچرخه ها ردياب هم دارند، ردياب هايي كه فكر برنگردان دوچرخه ها را منتفي مي كند.
اما شهرهاي ديگر كشور هم مجهز به اين ايستگاه ها شده اند، از اصفهان و مشهد و شيراز گرفته تا اروميه و قم و شهرهاي كوچك و بزرگ ديگر. در شهرهاي ديگر نرخ ثبت نام پايين تر است و برخي شهرها در ابتدا با قانوني نيم ساعت يا يك ساعت اول رايگان پيش رفتند. در شهري چون اصفهان اعلام شده نرخ استفاده از دوچرخه 2 درصد است و مسوولان شهري آن تلاش دارند آن را حداقل به 12 درصد برسانند.
برخي ايستگاه ها در اصفهان مكانيزه شده است. تصوير مكانيزه ايستگاه ها، ياد شهرهاي بزرگ دنيا را تداعي مي كند. شهرهايي چون پاريس، لندن، مونترال، آمستردام، چاتانوگا، استنفورد، نيويورك، وين.
اما در اين ميان فتوايي هم از سوي آيت الله محمدعزالدين الحسيني الزنجاني از مراجع تقليد در پاسخ به استفتايي درباره دوچرخه سواري بانوان گرفته شده كه «موتور سواري و نيز دوچرخه سواري و اسب سواري بانوان با حفظ حجاب شرعي مانعي ندارد.»
اما حجت الاسلام محمدتقي رهبر، رييس سابق فراكسيون روحانيون طراحي دوچرخه براي بانوان را مشكوك مي داند و در گفت وگو با مهر مي گويد: «جاي سوال اينجاست كه آيا ما امروز همه مسائل جامعه و مشكلات حمل و نقل و ترافيك را حل كرده ايم و تنها دوچرخه سواري خانم ها باقي مانده است كه سراغ اين امر مي رويم؟ امروز همه شاهدند كه وضعيت حجاب در جامعه ما به صورت يك مشكل ضد فرهنگي درآمده و كافي است براي خانم ها دوچرخه سواري را باب كنيم.»
اين نماينده مجلس به دوچرخه سواري خانم ها در برخي شهرهاي كشور اشاره مي كند و مي افزايد: «خانم ها در برخي شهر ها اقدام به دوچرخه سواري مي كنند كه تبعات بسيار منفي داشته است و در صورتي كه دوچرخه سواري براي بانوان باب شود اين موضوع با برخورد همه مسوولان كشور روبه رو خواهد شد.»
دوچرخه سواري يك ورزش محسوب مي شود، ورزشي كه يك تير دارد و چند نشان. هم وسيله يي است براي تردد و هم تفريحي است و ورزشي. اما اينكه اين وسيله نقليه براي عده يي افراد جامعه به دليل جنسيت محدوديت داشته باشد، در جامعه يي اسلامي كه زنان آن با رعايت حجاب مي توانند از اين وسيله استفاده كنند و بابي باشد براي تفريح آنها، در حالتي كه زنان از كمترين ميزان تفريح برخوردارند، دوچرخه ابتدايي ترين وسيله يي است كه آزاد شدن آن مي تواند دختران اين جامعه را به وجد بياورد: وجدي كه در كشورهاي ديگر به واسطه چنين وسيله يي ايجاد نمي شود.
پاريس: در شهر پاريس بيش از 20 هزار دوچرخه در هزار و 800 ايستگاه به انتظار پاريسي هاي طالب دوچرخه سواري نشسته اند. اين طرح بزرگ ترين سيستم اجاره دوچرخه در دنياست كه شهرداري پاريس متولي اجراي آن است.
گرفتن دوچرخه نيازمند عضويت است، آن هم از نوع سالانه. از شرط هاي عضويت اين است كه اعضا، حداقل 15 سال سن داشته باشند و حداكثر 60 سال. دوچرخه سواران با داشتن مدارك شناسايي اوليه و پرداخت 10هزار تومان كه حق عضويتي سالانه است، مي توانند عضو اين مجموعه شوند و با كارتي كه بعد از چند روز برايشان صادر مي شود، دوچرخه بگيرند. كسي نمي تواند به صورت گذري از كانكس دوچرخه بگيرد و براي يك روز از آن استفاده كند، حاج آقا مير در اين خصوص هم به «اعتماد» پاسخ داد: «اينكه افراد بتوانند به شكل گذري از دوچرخه ها استفاده كنند و نيازمند عضويت و صدور كارت بعد از چند روز نباشد پيشنهادي است كه حتما به آن رسيدگي خواهم كرد.»
اما دوچرخه ها دو نوع اند، نارنجي و سبز. سبزها براي مبتديان است و نارنجي ها دنده يي. كلاه هم از الزامات استفاده از دوچرخه است، دوچرخه ها سبد خريد و قفل هم دارند، چون هرگونه خسارت به دوچرخه بايد پرداخت شود.
احداث اين مجموعه هاي كانكسي و قوانينش مشكلاتي هم دارد، مشكلاتي كه از تفكيك جنسيتي گرفته تا زمان بردن و آوردن دوچرخه ها و حتي الزام براي راندن در مسير ويژه دوچرخه ها. الزامي كه از قانوني حرف مي زند كه خودش، خودش را نقض مي كند، وقتي مسير ويژه دوچرخه در تمام مسيرهاي شهري وجود ندارد، چگونه قانونگذار چنين قانوني را تدوين مي كند.
حداكثر زمان استفاده از دوچرخه شش ساعت است، اعضا در صورت تمايل بايد دوباره به ايستگاه ها مراجعه و زمان خود را تمديد كنند، اين در حالي است كه اگر كارمندي بخواهد از اين دوچرخه ها استفاده كند، بايد مرخصي ساعتي بگيرد و به نزديك ترين ايستگاه مراجعه و تمديد كند. دوچرخه ها ردياب هم دارند، ردياب هايي كه فكر برنگردان دوچرخه ها را منتفي مي كند.
اما شهرهاي ديگر كشور هم مجهز به اين ايستگاه ها شده اند، از اصفهان و مشهد و شيراز گرفته تا اروميه و قم و شهرهاي كوچك و بزرگ ديگر. در شهرهاي ديگر نرخ ثبت نام پايين تر است و برخي شهرها در ابتدا با قانوني نيم ساعت يا يك ساعت اول رايگان پيش رفتند. در شهري چون اصفهان اعلام شده نرخ استفاده از دوچرخه 2 درصد است و مسوولان شهري آن تلاش دارند آن را حداقل به 12 درصد برسانند.
برخي ايستگاه ها در اصفهان مكانيزه شده است. تصوير مكانيزه ايستگاه ها، ياد شهرهاي بزرگ دنيا را تداعي مي كند. شهرهايي چون پاريس، لندن، مونترال، آمستردام، چاتانوگا، استنفورد، نيويورك، وين.
اما در اين ميان فتوايي هم از سوي آيت الله محمدعزالدين الحسيني الزنجاني از مراجع تقليد در پاسخ به استفتايي درباره دوچرخه سواري بانوان گرفته شده كه «موتور سواري و نيز دوچرخه سواري و اسب سواري بانوان با حفظ حجاب شرعي مانعي ندارد.»
اما حجت الاسلام محمدتقي رهبر، رييس سابق فراكسيون روحانيون طراحي دوچرخه براي بانوان را مشكوك مي داند و در گفت وگو با مهر مي گويد: «جاي سوال اينجاست كه آيا ما امروز همه مسائل جامعه و مشكلات حمل و نقل و ترافيك را حل كرده ايم و تنها دوچرخه سواري خانم ها باقي مانده است كه سراغ اين امر مي رويم؟ امروز همه شاهدند كه وضعيت حجاب در جامعه ما به صورت يك مشكل ضد فرهنگي درآمده و كافي است براي خانم ها دوچرخه سواري را باب كنيم.»
اين نماينده مجلس به دوچرخه سواري خانم ها در برخي شهرهاي كشور اشاره مي كند و مي افزايد: «خانم ها در برخي شهر ها اقدام به دوچرخه سواري مي كنند كه تبعات بسيار منفي داشته است و در صورتي كه دوچرخه سواري براي بانوان باب شود اين موضوع با برخورد همه مسوولان كشور روبه رو خواهد شد.»
دوچرخه سواري يك ورزش محسوب مي شود، ورزشي كه يك تير دارد و چند نشان. هم وسيله يي است براي تردد و هم تفريحي است و ورزشي. اما اينكه اين وسيله نقليه براي عده يي افراد جامعه به دليل جنسيت محدوديت داشته باشد، در جامعه يي اسلامي كه زنان آن با رعايت حجاب مي توانند از اين وسيله استفاده كنند و بابي باشد براي تفريح آنها، در حالتي كه زنان از كمترين ميزان تفريح برخوردارند، دوچرخه ابتدايي ترين وسيله يي است كه آزاد شدن آن مي تواند دختران اين جامعه را به وجد بياورد: وجدي كه در كشورهاي ديگر به واسطه چنين وسيله يي ايجاد نمي شود.
پاريس: در شهر پاريس بيش از 20 هزار دوچرخه در هزار و 800 ايستگاه به انتظار پاريسي هاي طالب دوچرخه سواري نشسته اند. اين طرح بزرگ ترين سيستم اجاره دوچرخه در دنياست كه شهرداري پاريس متولي اجراي آن است.
لندن: اما طرح اجاره دوچرخه ها در لندن، از ماه جولاي سال 2010 ميلادي اجرايي شده است. اين طرح در بين لندني ها به «دوچرخه هاي بوريس» مشهور شده است. علت اين نامگذاري هم آن است كه «بوريس جانسون» شهردار لندن كسي است كه اين طرح را به مرحله اجرا درآورده است. جانسون آرزو دارد كه به زودي تمام شهر همچون تاكسي هاي سياه و اتوبوس هاي قرمز از دوچرخه پر شود. لندن شش هزار دوچرخه در 400 ايستگاه دارد.
مونترال: اگرچه «مونترال» هفته هاي متوالي و بسيار طولاني تر از ديگر شهرهاي امريكاي شمالي پوشيده از برف است اما اين شهر به بهشتي براي دوچرخه سواران تبديل شده است. در سال گذشته ميلادي به برنامه اجاره دوچرخه اين شهر كه «بيكسي» خوانده مي شود- ايستگاه هاي جديدي اضافه شد تا ظرفيت اين طرح به 400 ايستگاه و 5000 هزار دوچرخه برسد. جالب است بدانيد كه «بيكسي» از تركيب دو كلمه «TAXI» و « BICYCLE » به وجود آمده است.
آمستردام: پرشورترين دوچرخه سواران در اين شهر رفت و آمد مي كنند. آنقدر دوچرخه سواران اين شهر به شهرداري فشار آوردند كه سرانجام مقامات شهري مجبور شدند گذرگاه ويژه دوچرخه ها در موزه هنرهاي معاصر اين شهر را كه Rijksmuseum نام دارد پس از 10 سال بازسازي و بازگشايي كنند. تعدادي از معماران و مديران اين موزه و نيز چندين مقام محلي با عبور و مرور دوچرخه ها در اين بخش مخالفت كردند اما سرانجام اين دوچرخه سواران بودند كه پيروز شدند.
چاتانوگا: چاتانوگا چهارمين شهر بزرگ ايالت تنسي است و در نزديكي مرز ايالت «جورجيا» قرار دارد. گردشگراني كه به «چاتانوگا» مي روند اغلب از كشف سيستم حمل و نقل دوچرخه يي اين شهر شگفت زده مي شوند. سيستم اجاره دوچرخه «چاتانوگا» شامل 30 ايستگاه است كه 300 دوچرخه در اين ايستگاه ها اجاره داده مي شود. اعضاي اين ايستگاه ها مي توانند به مدت يك ساعت و در چارچوب عضويت سالانه خود از دوچرخه هاي اين ايستگاه ها استفاده كنند.
استنفورد: دانشگاه استنفورد يكي از معتبرترين دانشگاه هاي دنياست كه در استنفورد در نزديكي شهر سانفرانسيسكو در ايالت كاليفرنيا واقع شده است. نخستين چيزي كه توجه بازديدكنندگان از اين دانشگاه را جلب مي كند، حضور هميشگي دوچرخه سواران است كه به آرامي در اطراف پرديس «پائلو آلتو» در رفت وآمد هستند. دانشگاه استنفورد با 20 هزار دانشجو و نزديك به 15 هزار دوچرخه سوار يكي از بزرگ ترين محيط هاي دانشگاهي دوچرخه سوار است.
نيويورك: «نيويورك: شهر دوچرخه ها» طرحي است كه در «روز يادبود» شروع به كار كرد. «روز يادبود» آخرين دوشنبه ماه مه است كه به ياد كساني كه جان خود را در ارتش ايالات متحده امريكا از دست داده اند برگزار مي شود. براساس اين طرح حدود 330 ايستگاه كرايه دوچرخه در «منهتن» و «بروكلين» تاسيس شده است. طرح «نيويورك: شهر دوچرخه ها» از سال 2011 ميلادي در حال اجراست و «سيتي بانك» به عنوان حامي تجاري بزرگ اين طرح شناخته مي شود.
وين: دوچرخه شهري وين از سال 2003 با حمايت شهرداري وين، شروع به كار كرده، ساير كشورها نيز در حال الگوبرداري و مشابه سازي آن هستند. هدف اين پروژه اجاره دوچرخه از حدود 100 ايستگاه تعبيه شده در تمامي نقاط شهر، با حدود 2400 دوچرخه آماده به كار است كه در تمامي فصول سال به صورت شبانه روزي قابل استفاده هستند. هر شهروند مي تواند با مراجعه به يكي از ايستگاه ها، دوچرخه يي را اجاره و با پايان استفاده از آن، در يكي ديگر از ايستگاه هاي موجود دوچرخه را براي استفاده سايران قرار دهد. ساعت اول اجاره هميشه رايگان بوده و با هر مكث 15 دقيقهيي از يك ساعت رايگان ديگر بهره مند مي شويد، در سال 2012 بيش از 400 هزار كاربر ثبت شده جمعا مسافتي حدود 3/2 ميليون كيلومتر را در 714 هزار سفر، دوچرخه سواري كرده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر