اطلاعيه شماره ۷
کمپين عليه زن ستيزي نيروهاي اسلامي
کمپين عليه زن ستيزي نيروهاي اسلامي
هيا علي نام دارد و در گفتگو با الجزيره از سرگذشت خود حرف ميزند.
من در شهر " رقه" در سوريه زندگي ميکردم، که اينها آمدند، داعش را ميگويم. حکومت در اين شهر دستشان افتاد. به زنان گفتند از ساعت ۶ بعد از ظهر اجازه ندارند بدون محرم به خيابان بروند و من ماندم و يک عده مسلح وقيح که هرجا دستشان به زنان ميرسيد به آنها تجاوز ميکردند و زن را آدم حساب نميکردند. من پدر نداشتم و برادرم ازدواج کرده و با خانواده خودش بود. من در اين شهر تنها زندگي ميکردم و يک روز عصر بعد از ساعت ۶، بايد به فروشگاه ميرفتم و چيزي مي خريدم. چادر سياه پوشيدم همه جاي صورتم را پوشاندم ، حتي جلوي صورتم يک پارچه نازک گذاشتم که چشمهاي هم ديده نشود چون داعشي ها از چشمان زنان وحشت دارند. در کوچه خودمان يکباره در سر خيابان يک ماشين بسوي من آمد و جلوي من نگاه داشت يک مسلح داعشي از ماشين بيرون پريد و گفت: " در اين وقت شب بدون محرم کجا ميروي؟" من گفتم محرمي در خانه ندارم پدرم درگذشته و برادرم زندگي خودش را دارد، من انسانم و احتياج به چيزي دارم، مگر نبايد امکان خريدن دارو يا وسايل مورد نيازم را داشته باشم. در يک ثانيه ، يک سيلي چنان محکمي به گوشم زد و گفت اين قانون است قانون اسلامي و حالا به ما حاضر جوابي ميکني؟ که دنيا جلوي چشمم سياه شد.
از وحشت با سرعت بطرف خانه برگشتم و ديدم چشم ام زخمي شده و از صورتم خون مي آيد. من در اولين فرصت از زادگاهم "رقه" فرار کردم و به ترکيه آمدم. من اينجا هم ميترسم اگر چه داعش دور دست است ولي من ميترسم .
هيا علي ميگويد که سرگذشت فاطمه در شهر ما اين روزها توجه همه را بخود جلب کرد. فاطمه ۲۱ ساله بود و پدر و برادران و عمويش به داعش پيوستند. فاطمه عليه آنها بود و پدرش فاطمه را تحت فشار گذاشته بود با يک مسلح داعشي ازدواج کند. مردم ميگفتند مرداني که به داعش پيوسته اند سعي ميکنند دختران خود را به داعشي ها تقديم کنند و از اين طريق ارتقا مقام ميگيرند. مردم ميگفتند داعش هديه و پول نميخواهد دختر ميخواهد و اگر اينرا تقديمشان کنيد، راحت اتان ميگذارند.
فاطمه نميخواست و مقاومت ميکرد و در نهايت زير اين فشار راهي برايش نماند جز اينکه خود را بکشد. فاطمه اولين زني بود که در فرار از دست هديه داده شدن به داعش در شهر کوچک ما خودکشي کرد.
اکنون هيا علي ميخواهد صداي زنان شهر خود را به گوش دنيا برساند.
من در شهر " رقه" در سوريه زندگي ميکردم، که اينها آمدند، داعش را ميگويم. حکومت در اين شهر دستشان افتاد. به زنان گفتند از ساعت ۶ بعد از ظهر اجازه ندارند بدون محرم به خيابان بروند و من ماندم و يک عده مسلح وقيح که هرجا دستشان به زنان ميرسيد به آنها تجاوز ميکردند و زن را آدم حساب نميکردند. من پدر نداشتم و برادرم ازدواج کرده و با خانواده خودش بود. من در اين شهر تنها زندگي ميکردم و يک روز عصر بعد از ساعت ۶، بايد به فروشگاه ميرفتم و چيزي مي خريدم. چادر سياه پوشيدم همه جاي صورتم را پوشاندم ، حتي جلوي صورتم يک پارچه نازک گذاشتم که چشمهاي هم ديده نشود چون داعشي ها از چشمان زنان وحشت دارند. در کوچه خودمان يکباره در سر خيابان يک ماشين بسوي من آمد و جلوي من نگاه داشت يک مسلح داعشي از ماشين بيرون پريد و گفت: " در اين وقت شب بدون محرم کجا ميروي؟" من گفتم محرمي در خانه ندارم پدرم درگذشته و برادرم زندگي خودش را دارد، من انسانم و احتياج به چيزي دارم، مگر نبايد امکان خريدن دارو يا وسايل مورد نيازم را داشته باشم. در يک ثانيه ، يک سيلي چنان محکمي به گوشم زد و گفت اين قانون است قانون اسلامي و حالا به ما حاضر جوابي ميکني؟ که دنيا جلوي چشمم سياه شد.
از وحشت با سرعت بطرف خانه برگشتم و ديدم چشم ام زخمي شده و از صورتم خون مي آيد. من در اولين فرصت از زادگاهم "رقه" فرار کردم و به ترکيه آمدم. من اينجا هم ميترسم اگر چه داعش دور دست است ولي من ميترسم .
هيا علي ميگويد که سرگذشت فاطمه در شهر ما اين روزها توجه همه را بخود جلب کرد. فاطمه ۲۱ ساله بود و پدر و برادران و عمويش به داعش پيوستند. فاطمه عليه آنها بود و پدرش فاطمه را تحت فشار گذاشته بود با يک مسلح داعشي ازدواج کند. مردم ميگفتند مرداني که به داعش پيوسته اند سعي ميکنند دختران خود را به داعشي ها تقديم کنند و از اين طريق ارتقا مقام ميگيرند. مردم ميگفتند داعش هديه و پول نميخواهد دختر ميخواهد و اگر اينرا تقديمشان کنيد، راحت اتان ميگذارند.
فاطمه نميخواست و مقاومت ميکرد و در نهايت زير اين فشار راهي برايش نماند جز اينکه خود را بکشد. فاطمه اولين زني بود که در فرار از دست هديه داده شدن به داعش در شهر کوچک ما خودکشي کرد.
اکنون هيا علي ميخواهد صداي زنان شهر خود را به گوش دنيا برساند.
کمپين عليه زن ستيزي نيروهاي اسلامي يک شبکه و امکان بين المللي است براي رساندن صداي اعتراض زنان از سوريه و عراق و ايران و تونس و افغانستان و بنگلادش و .. به گوش جهانيان!
به اين شبکه جهاني بپيونديد و کمک کنيد يک جبهه گسترده بين المللي عليه نيروهاي زن ستيز اسلامي ايجاد کنيم.
http://www.avaaz.org/en/petition/EU_Ban_Ki_Moon_Navi_Pillay_Catherine_Ashton_Stop_Sharia_Law/?ngoyhhb
به اين شبکه جهاني بپيونديد و کمک کنيد يک جبهه گسترده بين المللي عليه نيروهاي زن ستيز اسلامي ايجاد کنيم.
http://www.avaaz.org/en/petition/EU_Ban_Ki_Moon_Navi_Pillay_Catherine_Ashton_Stop_Sharia_Law/?ngoyhhb
کمپين عليه زن ستيزي نيروهاي اسلامي
۱۷ آگوست ۲۰۱۴
۱۷ آگوست ۲۰۱۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر