"از تلویزیون برنامه حجاب را نگاه می کنم، سرشار از نفرت می شوم. ساعت یک و پنجاه و پنج دقیقه بامداد یکشنبه هست. در حالی این عکس رو آپلود می کنم که شبکه خبر داره تکرار برنامه ای رو پخش میکنه با عنوان "نقش نهادهای متولی فرهنگ در حجاب و عفاف". دروغ چرا؟ از زن و مرد و مجری که از حضور در این برنامه و ساعت ها حرف ها و بحث های بی سر و ته زدن پول در میارن متنفرم. خانم مهمان برنامه کی به تو گفته که می تونی راجع به پوشش من، مانتو یا چادر پوشیدن من صحبت کنی؟ ... من وقتی خوبم که خودم باشم. باد و آفتاب موهام و پوستم رو نوازش کنن و زیباییم رو ببینن."
"من و آزادی یواشکی ام که نامش آزادی نیست، اعتراض است. آگاهانه افتاد از سرم روسری... که توسری است بر ما. مقتدرانه ایستادم، لذت پیچیدن باد میان موهایم را تجربه کردم، فقط خواستم کمی احساسم هوایی بخورد..."
اینها دو نوشته کوتاه از صفحه آزادیهای یواشکی است. این حرفها نه یواشکی است و نه ملتمسانه. این یک تعرض شجاعانه و ابراز نفرت از تفکر و حکومت و سیستمی است که در بطن خود زن ستیز است و اکنون میلیونها زن را درمقابل خود به صف کرده است. این صحنه یک نبرد عظیم برای آزادی و رهائی است رهائی از قید و بند مذهب و عقب ماندگی و ارتجاع و زن ستیزی. این مبارزه را باید پاس داشت. مهمترین نبرد اجتماعی در ایران علیه آخوند و مذهب و اسلام و قران تازه آغاز شده است!*
مینا احدی
سایت ژورنال:

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر