آمار اعدام ها و شیوع بیماری های خطر ناک در زندان های جمهوری اسلامی از مرز جنایی و اپیدمی فراتر رفته است. این اقدامات و فضاهای ناسالم بهداشتی زندان را می توان یک سونامی و جنایتی تاریخی، در پرونده کثیف سران جمهوری اسلامی ثبت کرد. در تاریخ ٤ دیماه ١٣٩٢در زندان دیزل آباد کرمانشاه ٣ نفر و در روز پنجشنبه ٥ دیماه ١٣٩٢در همان زندان ٢ نفر اعدام شدند.
مبتلا شدن ٣٥ نفر به بیماری ایدز (HIV) و آلوده شدن ٢٨ تن دیگر در زندان مرکزی سنندج به "هپاتیت" و بی توجهی مسولین زندان به این قضیه و عدم جداسازی این زندانیان و تامین فوریت های پزشکی برای آنها را میتوان یک جنایت در جهت کشتن و حذف فیزیکی تدریجی زندانیان در بند دانست. این وضعیتی است که در زندان ها دامنگیر زندانیان شده و سالهاست با این ترفند ها مرگ تدریجی را برای زندانیان رقم زده اند. طبق اخبار موثق از ایران از سه شنبه گذشته تا الان برای متوقف کردن امواج ماهواره ای، سران رژیم با انداختن پارازیت در سطح شهرهایی مثل، شیراز، تهران و اصفهان سلامتی مردم را مورد آماج این پارازیت های ضد ماهواره ای قرار داده اند. به طوری که جمعی از مردم در این مناطق دچار سرگیجه و تهوع و دل درد شدید شده اند که این هم به نوبه خود همیشه جزء اقداماتی بوده است تا بوسیله آن فضای رسانه ای و اعتراضی را با اخلال مواجه کنند.
اینجا یک سوال پیش می آید که این همه اعدام، بی حقوقی و سوق دادن زندانیان بسوی مرگ و کنترل فضای رسانه ای، اخلال و سانسور در جامعه برای چیست؟ چه اهدافی پشت آن نهفته است؟ آیا میشود به این وضعیت پایان داد؟ برای پاسخگویی به این سوال ها و صدها سوال دیگر کافی است که از جنبه های مختلف به ابعاد این قضایا نگاه کنیم. خواهیم دید که همه این جنایت ها و موانعی که در جامعه هست ریشه دربحران های سیاسی رژیم، به بن بست رسیدن قوانین پارینه سنگی اسلامی در تقابل با جامعه مدرن امروزی و خواست های زمینی جامعه متمدن امروزی، تاراج و دزدی های میلیاردی و تثبیت حاکمیت رژیم اسلامی دارد.
نمونه بارز این دزدی ها، پولشویی های امثال بابک زنجانی، اختلاس های سران و لیفت و لیس های آقا زاده های حکومتی است. که برای تامین این پولشویی های و تامین هزینه های سرکوب جامعه و پر کردن جیب های گشاد لمپن های اسلامی و تامین هزینه های گزاف ساخت تسلیحات هسته ای و سرمایه گذاری های کلان درخاورمیانه برای زیر اتوریته نگه داشتن دسته ها و گروهای تروریست و فالانژیست اسلامی و تامین این هزینه های سنگین بعنوان بال راست و مرتجع سرمایه داری جهانی در جهت ابقای این سیستم و سودآوری بیشتر، به سفره مردم و کارگران ایران حمله میکنند و برای این کار احتیاج به سرکوب و زندان و اعدام و سانسور دارند تا جلو اعتراضات مطالباتی مردم و بازتاب سیاسی آن را در مقیاس کشوری و جهانی بگیرند.
ما بعنوان کمیته دفاع از زندانیان سیاسی همیشه راه برون رفت از این شرایط وحشتناک و ضد انسانی را در اعتراضات توده ای و سراسری مردم و سرنگونی جمهوری اسلامی و محاکمه سران آن در دادگاههای مردمی میدانیم. این موج سهمگین و مقتدرانه سرنگونی را درگرو قدرت انقلابی مردم برای تغییر وضع موجود می دانیم.
مبتلا شدن ٣٥ نفر به بیماری ایدز (HIV) و آلوده شدن ٢٨ تن دیگر در زندان مرکزی سنندج به "هپاتیت" و بی توجهی مسولین زندان به این قضیه و عدم جداسازی این زندانیان و تامین فوریت های پزشکی برای آنها را میتوان یک جنایت در جهت کشتن و حذف فیزیکی تدریجی زندانیان در بند دانست. این وضعیتی است که در زندان ها دامنگیر زندانیان شده و سالهاست با این ترفند ها مرگ تدریجی را برای زندانیان رقم زده اند. طبق اخبار موثق از ایران از سه شنبه گذشته تا الان برای متوقف کردن امواج ماهواره ای، سران رژیم با انداختن پارازیت در سطح شهرهایی مثل، شیراز، تهران و اصفهان سلامتی مردم را مورد آماج این پارازیت های ضد ماهواره ای قرار داده اند. به طوری که جمعی از مردم در این مناطق دچار سرگیجه و تهوع و دل درد شدید شده اند که این هم به نوبه خود همیشه جزء اقداماتی بوده است تا بوسیله آن فضای رسانه ای و اعتراضی را با اخلال مواجه کنند.
اینجا یک سوال پیش می آید که این همه اعدام، بی حقوقی و سوق دادن زندانیان بسوی مرگ و کنترل فضای رسانه ای، اخلال و سانسور در جامعه برای چیست؟ چه اهدافی پشت آن نهفته است؟ آیا میشود به این وضعیت پایان داد؟ برای پاسخگویی به این سوال ها و صدها سوال دیگر کافی است که از جنبه های مختلف به ابعاد این قضایا نگاه کنیم. خواهیم دید که همه این جنایت ها و موانعی که در جامعه هست ریشه دربحران های سیاسی رژیم، به بن بست رسیدن قوانین پارینه سنگی اسلامی در تقابل با جامعه مدرن امروزی و خواست های زمینی جامعه متمدن امروزی، تاراج و دزدی های میلیاردی و تثبیت حاکمیت رژیم اسلامی دارد.
نمونه بارز این دزدی ها، پولشویی های امثال بابک زنجانی، اختلاس های سران و لیفت و لیس های آقا زاده های حکومتی است. که برای تامین این پولشویی های و تامین هزینه های سرکوب جامعه و پر کردن جیب های گشاد لمپن های اسلامی و تامین هزینه های گزاف ساخت تسلیحات هسته ای و سرمایه گذاری های کلان درخاورمیانه برای زیر اتوریته نگه داشتن دسته ها و گروهای تروریست و فالانژیست اسلامی و تامین این هزینه های سنگین بعنوان بال راست و مرتجع سرمایه داری جهانی در جهت ابقای این سیستم و سودآوری بیشتر، به سفره مردم و کارگران ایران حمله میکنند و برای این کار احتیاج به سرکوب و زندان و اعدام و سانسور دارند تا جلو اعتراضات مطالباتی مردم و بازتاب سیاسی آن را در مقیاس کشوری و جهانی بگیرند.
ما بعنوان کمیته دفاع از زندانیان سیاسی همیشه راه برون رفت از این شرایط وحشتناک و ضد انسانی را در اعتراضات توده ای و سراسری مردم و سرنگونی جمهوری اسلامی و محاکمه سران آن در دادگاههای مردمی میدانیم. این موج سهمگین و مقتدرانه سرنگونی را درگرو قدرت انقلابی مردم برای تغییر وضع موجود می دانیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر